1. تقريباً تمام زندگي خود را در يك شهر سپري كرده ام
2. پدر من در حال حاضر شاغل است
3. در خانواده من، افراد سيگاري وجود دارد
4. در گذشته بين والدين من جدايي (طلاق) رخ داده است
5. در حال حاضر خودم را براي ورود به مقطع تحصيلي بالاتر آماده مي كنم
6. بيشتر اقوام و آشنايان خانوادگي من، در ساير شهرها زندگي مي كنند
7. يكي از آشنايان خانوادگي، از كودكي بعنوان نامزد من شناخته شده است
8. خانواده من در رعايت سنتها و رسوم خود خيلي مقيد هستند
9. مادرمن بازنشسته است
10. درخانواده و اطرافيانم، بعضي از افراد، گاهي ازمواد تخدير كننده (مخدر) استفاده مي كنند
11. اغلب اوقات در خانواده من، در مورد ميزان و نحوه رعايت رسوم، اختلاف نظر بوجود مي آيد
12. مسايل شرعي را با تاكيد و توجه زيادي رعايت و اجرا مي كنم
13. من فرزند اول خانواده هستم
14. اغلب اعضاء خانواده ام با زبانهاي خارجي آشنايي دارند
15. خانواده من (در حال حاضر) در مسكن استيجاري / مجموعه هاي سازماني زندگي مي كنند
16. مادر من شغل خاصي نداشته و هميشه خانه دار بوده است
17. تحصيلاتم را تمام كرده ام و نمي خواهم ادامه تحصيل دهم
18. خانواده من داراي املاك و مستغلات متعددي است
19. بنا به شرايطي، از كودكي دور از والدينم زندگي كرده ام
20. در گذشته، تجربه دوستي با جنس مخالف را داشته ام
21. پدرمن در قيد حيات است
22. من به يك زبان خارجي تسلط دارم
23. من فرزند آخر خانواده هستم
24. قبلاً ازدواج كرده و بنا به دلايلي جداشده ام
25. معمولاً موضوعاتي مانند عدم رعايت بزرگ و كوچكي، اجازه گرفتن، معذرت خواهي و مانند آن، درخانواده من گرفتاري ايجاد مي كند
26. بنا به دلايل پزشكي احتمال از كار افتادن بعضي از اعضاء‌ بدن من وجود دارد
27. من خانواده پرجمعيتي دارم
28. تمام اعضاء بدن من سالم هستند
29. تعداد اقوام و آشنايان ما خيلي زياد است
30. در گذشته تجربه ناكامي در روابط عاطفي براي من رخ داده است
31. اغلب سالهاي زندگيم را در شهرهاي مختلف بوده ام
32. همه اعضاي خانواده ام، براي صحبت كردن از يك زبان استفاده مي كنند
33. من تك فرزند هستم
34. والدين من نسبت به رعايت مسايل شرعي خيلي مقيد هستند
35. يكي از اعضاي خانواده من، دچار معلوليت ذهني است
36. بعضي از دوستان نزديك من سيگار مي كشند
37. پدر من ازدواج ديگري نيز داشته است (دارد).
38. خانواده من داراي مسكن شخصي مستقل است
39. اغلب اوقات نسبت به اجراي مسايل ديني و مذهبي، كم توجهي مي كنم
40. در خانواده من اصطلاحاً پدر سالاري حاكم است
41. تجربه بستري شدن در بيمارستان را دارم
42. بنا به دلايلي، تجربه بهم خوردن نامزدي را داشته ام
43. پدر و مادر من اهل دو شهر مختلف هستند
44. زبان مادريم با زبان مورد استفاده من متفاوت است
45. من از نظر جسمي، مشكلات (يا معلوليتهائي) دارم
46. مادرم ازدواج ديگري نيز داشته است
47. مدتي از زندگي خود را در كشور ديگري بسر برده ام
48. بيشتر ايام كودكي و نوجواني خود را در مناطق معتدل (آب و هوا) بوده ام
49. من تنها دختر/ پسر خانواده هستم
50. در گذشته بنا به دلايلي، عقد محضري من فسخ شده است
51. من فرزند خوانده بوده ام (هستم)
52. اغلب به نظر مي رسد، اعضاء خانواده من در دو دسته گروهبندي مي شوند
53. من در مناطق سرد كوهستاني بزرگ شده ام
54. بعضي از اعضاي خانواده ام در خارج زندگي مي كنند
55. يكي از اعضاي خانواده من دچار معلوليت جسمي است
56. يكي از اقوام من، از دوران كودكي و نوجواني، بعنوان نامزد من شناخته شده است
57. از سطح تحصيلات فعلي خودم، ناراضي هستم و قصد ادامه تحصيل دارم
58. من داراي ملك / مسكني هستم كه سند آن بنام خودم است
59. تجربه وقوع شكستگي در اعضاء بدنم (مثل دست و پا) را دارم
60. در خانواده من، بيشتر كارهاي منزل توسط خدمتكار انجام مي شود
61. در خانواده من، فرزندان پسر پس از ازدواج براي مدتي نزد والدين خود زندگي مي كنند
62. در خانواده و اطرافيانم، اشخاصي هستند كه گاهي از مشروبات استفاده مي كنند
63. شنوايي من كاملاً طبيعي است
64. پدر من بازنشسته است
65. در گذشته تجربه روابط عاطفي و احساسي با جنس مخالف را داشته ام
66. درگذشته بنا به دلايلي عقد شرعي من (قبل از ثبت محضري) به هم خورده است
67. من بيماري خاصي دارم و مدتهاست كه درگير آن هستم
68. زبان مادري والدينم متفاوت بوده است
69. تمام اعضاي خانواده من در يك شهر زندگي مي كنند
70. گاهي تنها به سفر مي روم
71. گواهينامه رانندگي با اتومبيل دارم
72. در دوره اي از زندگي ناپدري داشته ام (دارم)
73. خانواده من داراي اتومبيل شخصي است
74. مدتهاست كه از والدينم جدا شده و مستقل زندگي مي كنم
75. در گذشته تحت عمل جراحي قرار گرفته ام
76. درگذشته براي بعضي از اعضاي خانواده ام (غير از والدين) جدايي (طلاق) رخ داده است
77. مادر من (در حال حاضر) شاغل است
78. در حال حاضر، در حال تحصيل هستم
79. اكثر اعضاء خانواده من، مسايل ديني و مذهبي را بيش از حد معمول رعايت ميكنند
80. من در مناطق گرمسير (مثل جنوب ايران) بزرگ شده ام
81. از گذشته بين والدينم، مرتباً قهر و آشتي رخ مي دهد
82. مادر من در قيد حيات است
83. در دوره اي از زندگي، من نامادري داشته ام (دارم)
84. در حال حاضر سيگار مي كشم
85. من در شهري كه متولد شده ام، زندگي مي كنم
86. در اكثر زمينه ها، نقش پدر در خانواده ما كم رنگ است
87. من قبلاً ازدواج كرده ام و همسر خود را (بنا به دلايلي) از دست داده ام
88. پدر من در مشاغل غير دولتي (آزاد) فعاليت دارد
89. والدين من خويشاوند هستند
90. از نظر بينايي نيازمند استفاده از عينك/ لنز و مانند آن هستم
91. از نظر من، سلام و تعارفات و طرز ابراز آن، از وسايل مهم ايجاد و تقويت روابط است
92. خيلي از اوقات، شوخي هاي من موجب رنجش و دلخوري مي شود
93. توانايي ومهارت من در انجام كارهاي فني، اغلب مورد تحسين سايرين قرار مي گيرد
94. اگر كاري را به كسي واگذار كنم، روش و طرز اجراي آنرا، دقيقاً برايش مشخص مي كنم
95. بطور منظم، اوقاتي را در مراكز ورزشي و باشگاه صرف مي كنم
96. به عقيده من، محل زندگي بايد كاملاً راحت بوده و همه چيز در دسترس باشد
97. از آراسته كردن چهره و ظاهرخودم (آرايش كردن) وكارهاي مربوط به آن خوشم مي آيد
98. براي انجام كارهاي منزل، معمولاً برنامه ريزي مي كنم
99. حتي اگر مجبور به قرض گرفتن باشم، باز هم ترجيح مي دهم از لباسهاي متنوع استفاده كنم
100. ترجيح مي دهم در زمان غذا خوردن سكوت كامل برقرار باشد
101. سفر و سياحت و گردش، مهمترين و بهترين سرگرمي من است
102. اغلب سعي مي كنم حرفهاي جدي و مهم را موقع غذا خوردن بگويم
103. روش سلام و تعارف من، معمولاً موجب اعتراض اطرافيانم مي شود
104. اغلب سعي مي كنم از خوردن و نوشيدن چيزهاي مختلف لذت ببرم تا اينكه دقيقاً به اثرات آنها فكر كنم
105. در صورتي كه طرز پذيرايي ميزبان را نپسندم، بعد از مجلس و در نزد سايرين از او انتقاد مي كنم
106. به نظر من، طرز لباس پوشيدن افراد نشان دهنده شخصيت آنهاست
107. به نظر من طرز آرايش چهره و موها، در حد زيادي نشان دهنده شخصيت افراد است
108. براي درك ديگران، بيشتر به احساس و نظر خودم تكيه مي كنم
109. براي نشان دادن احساسات و علاقه ام، سعي مي كنم با دادن ميهماني و شركت در مجالس ديگران، آنان را خوشحال كنم
110. در برنامه انجمن ها و گردهمائي ها و دستجات مذهبي مورد علاقه ام شركت مي كنم
111. اغلب اوقات نكات پزشكي و بهداشتي را به اطرافيانم تذكر مي دهم
112. من به غذاها و نوشيدنيها و خوراكيهاي خاصي علاقه دارم و ترجيح مي دهم بيشتر وقتها از آنها استفاده كنم
113. اغلب اوقات، تسلط كافي بر زندگي و رفتارم دارم و از مداخله غير ضروري ديگران جلوگيري مي كنم
114. در طول سال برنامه هاي منظمي براي سفر و سياحت دارم (داريم)
115. فقط از شوخيهاي ظريف و ملايم خوشم مي آيد
116. سعي مي كنم برنامه منظمي براي مراجعه به دندانپزشك و چشم پزشك و مانند آن داشته باشم
117. رعايت تميزي در هنگام صرف غذا، از نظر من خيلي مهم است
118. براي من ، جنس، ميزان مصرف و دوام لباس بيش از رنگ، مد و نوع لباس اهميت دارد
119. در بيرون از منزل و مراسم و ميهماني ها، ترجيح مي دهم چهره اي آراسته (توأم با آرايش) و زيبا داشته باشم
120. اغلب سعي مي كنم كارهاي منزل را در آخر هفته انجام دهم
121. براي مطالعه، مطالب علمي را ترجيح مي دهم
122. در موقع غذا خوردن و برنامه پذيرايي، خيلي تعارف مي كنم
123. امور هنري، مهمترين لذت در زندگي من است
124. اصولاً نسبت به برنامه ريزي، احساس ناخوشايندي دارم
125. ترجيح مي دهم برنامه رفت و آمدم فقط در اختيار خودم باشد
126. خواب وسط روز برايم خيلي مهم است
127. به شناخت سبكهاي ادبي و هنري مختلف علاقمند هستم
128. معمولاً تعريف و تمجيد از غذا و تشكر كردن را كاري غير ضروري مي دانم
129. من در انتخاب و خريد لباس، وسواس زيادي به خرج مي دهم
130. نسبت به پس دادن ديدارها، خيلي مقيد هستم
131. اتاق و محل زندگي من پر از اشياء و لوازم مرتبط با امور هنري است
132. از نظر ديگران، من آدم بد زبان و بد دهني هستم
133. در صورتيكه نحوه پذيرائي ميزبان را نپسندم، در مورد ادامه يا كم كردن روابطم با او تصميم گيري مي كنم
134. اغلب اوقات، زمان زيادي را در هر نوبت استحمام صرف مي كنم
135. از نظر ديگران من ورزشكار محسوب مي شوم
136. اصولاً از شنيدن و بازگو كردن مسائل خصوصي و غير علني از هر نوعي كه باشد لذت مي برم
137. معمولاً بخاطر بي توجهي به برنامه هاي درماني، مورد اعتراض قرار مي گيرم
138. اغلب اوقات ترجيح مي دهم در حضور ديگران، خيلي با نزاكت و منظم بنشينم
139. نحوه دخل و خرج من كاملاً منظم و حساب شده است
140. اغلب اوقات مسائلم را فقط نزد خودم نگه مي دارم
141. براي حل مشكلات بين فردي، اغلب از صحبت و مذاكره منطقي استفاده مي كنم
142. براي انجام كارهايم معمولاً كليه روشها را بررسي ومناسب ترين روش را انتخاب ميكنم
143. اغلب اوقات ترجيح مي دهم لباسهايم كاملاً منحصر به فرد، مد روز و در حد امكان گران قيمت باشد
144. هميشه لوازم شخصي مورد نياز را همراه خودم مي برم
145. اصولاً از خوردن بعضي از غذاها و خوراكيها (بدون دلايل پزشكي ومانند آن) پرهيزمي كنم
146. از نظر سايرين، من يك آدم خشك و اصطلاحاً نچسب هستم
147. معمولاً در رعايت نظافت شخصي، كم توجه و فراموشكار هستم
148. اغلب سعي مي كنم، وسايلم مطابق با آخرين مد باشد
149. وقتي جلوي پاي كسي بلند مي شوم ترجيح مي دهم قبل از نشستن او، ننشينم
150. به ملاقات حضوري و ديدار با ديگران خيلي اهميت مي دهم
151. اغلب اوقات براي برقراري روابط با ديگران از روشهاي غير مستقيمي مثل نامه، پيغام، كارت تبريك و هديه استفاده مي كنم
152. در بعضي از موضوعات علمي مرتباً مطالعه مي كنم
153. خيلي وقتها ديگران در مورد رعايت بهداشت و نظافت به من تذكر مي دهند
154. اغلب اوقات بدون آنكه مايل باشم مطالبي را تعريف مي كنم و بعداً پشيمان مي شوم
155. خواب من خيلي سنگين است
156. من در بعضي از رشته هاي هنري مهارت دارم
157. اغلب اوقات نسبت به طرز سلام كردن و تعارفات ديگران خيلي حساسم و آنها را معني ميكنم
158. موقع غذا خوردن، بيشتر به سير شدن فكر مي كنم تا طعم و ظاهر غذا
159. اغلب اوقات براي من طعم، مزه و بوي غذاها، عامل اصلي انتخاب است
160. بطورمنظم داستان مي خوانم
161. ديدار از مراكز هنري و مرتبط با هنرها، يكي از علايق مهم من است
162. معمولاً شبها تا دير وقت بيدار مي مانم
163. اگر نتوانم درقرارخاصي حاضر شوم،حتماً سعي مي كنم به نحوي به طرف مقابل اطلاع دهم
164. بطور منظم عبادات لازم را انجام مي دهم
165. طرز آرايش موهايم، اغلب اوقات به يك نحو تقريباً ثابت است
166. نظم وترتيب لوازم من و طرز قرار گرفتن آنها، كاملاً مشخص و ثابت است
167. گاهي شعر مي گويم
168. برنامه رفت و آمد من معمولاً نامشخص بوده و موجب اعتراض اطرافيانم مي شود
169. نسبت به كارهاي فني و استفاده از ابزارها علاقمند هستم
170. به نظرمن تزئينات و نظم و ترتيب محل زندگي، فقط بايد مورد قبول خودم باشد
171. درباره بعضي از موضوعات علمي اطلاعات زيادي دارم
172. اغلب براي اصلاح روابط و رفع كدورتها، خودم پيشقدم مي شوم
173. اغلب موضوعات اجتماعي، براي من جالب است
174. در هر زمان كه لازم باشد، مي توانم گزارش دقيقي از كارهايم و ميزان پيشرفت هر يك از آنها، ارائه نمايم
175. از نظر ديگران من آدم راز داري هستم
176. مشكلات، خطرات و هزينه سفرها را جزو لذتهاي سفر مي دانم
177. براي رفع كدورت و دلخوري، از پا در مياني ديگران استقبال مي كنم
178. خواب زياد را دوست ندارم و معمولاً كم خواب هستم
179. استفاده از وسايلي مثل كيف دستي، عينك آفتابي، دستكش و مانند آن را خيلي دوست دارم
180. اغلب درباره مسايل بهداشتي و تميزي، با ديگران بحث مي كنم
181. بيشتر وقتها، راحت غذا خوردن را به استفاده از انواع وسايل غذا خوري ترجيح مي دهم
182. براي سرگرمي، امور هنري را ترجيح مي دهم
183. از نظر ديگران، من شخصي مقيد به رفتارهاي مذهبي هستم
184. در صورت نياز، خيلي از لوازم را خودم تعمير و بازسازي مي كنم
185. من نظرات خاصي درباره موضوعات اجتماعي دارم
186. نحوه پذيرائي من از ميهمانان، اغلب نشان دهنده اهميت اشخاص و ميزان علاقه ام به آنهاست
187. اغلب اوقات، مشكلات پيشآمده در روابطم با ديگران را بصورت مسالمت آميز حل و فصل ميكنم.
188. در انتخاب غذاها و خوردنيها، بيشتر به خواص آنها توجه مي كنم
189. بعضي از نشريات ادبي و داستاني و فرهنگي را مرتباً مطالعه مي كنم
190. ايجاد خنده و شادي در خودم و ديگران، برايم خيلي آسان است
191. اغلب پيش مي آيد وقتي دنبال چيزي ميگردم چيزهاي ديگري را كه قبلاً گم كرده ام، پيدا ميكنم
192. من به خريد و داشتن انواع زيور آلات و طلا و جواهر علاقمند هستم
193. اغلب اوقات نمي توانم احساسات و عواطف واقعي ام را بصورت كلمات و جملات بيان كنم
194. هميشه از سفر و گردش رفتن استقبال كرده و آماده مي باشم
195. دستكاري و تعمير وسايل مختلف، از سرگرميهاي من است
196. سفر به كشورهاي مختلف از آرزوهاي مهم من است
197. معمولاً برنامه مشخصي براي كارهاي روزانه و هفتگي تهيه مي كنم
198. اغلب اوقات طرز غذا خوردن من موجب اعتراض اطرافيان مي شود
199. برنامه و فاصله ملاقاتها را هميشه و بطور دقيق رعايت مي كنم
200. ديگران به دير كردنهاي من عادت كرده اند
201. اغلب اوقات كارهائي مثل دست دادن مكرر، روبوسي، در آغوش گرفتن ومانند آن را نامطلوب مي دانم
202. اغلب سعي مي كنم حتي اگر خودم را دچار زحمت و ناراحتي كنم، طرز پذيرايي من از مهمانان در سطح عالي باشد
203. براي رسيدن به خواسته هاي مالي خودم، منظماً به پس انداز، سرمايه گذاري و برنامه ريزي براي پيشرفت شغلي مي پردازم
204. اغلب اوقات در تماشاي تلويزيون، برنامه هاي علمي را ترجيح مي دهم
205. همراه داشتن وسايل مختلف و گرانبها را نشانه شايستگي و برتري مي دانم
206. دوست دارم در كارهايي كه نفع عمومي داشته باشد، شركت كنم
207. موقع نشستن، ترجيح مي دهم از نظر بدني خيلي نزديك ديگران نباشم
208. اغلب اوقات كارهاي من انباشته شده و براي آخر هفته مي ماند
209. من تكه كلامهاي خاصي دارم كه بين اطرافيانم معروف است
210. بطور منظم گزارش كارهاي روزمره ام را يادداشت مي كنم
211. اغلب اوقات براي خيلي از مسايلي كه در آينده رخ مي دهند، قبلاً آمادگي لازم را در خودم ايجاد مي كنم
212. اغلب اوقات و در بيشتر شرايط، مي توانم موضوعات مناسبي براي خنده و شوخي پيدا كنم
213. طرز صحبت كردن من، براي اغلب افراد جذاب و خوشايند است
214. معمولاً خيلي راحت و زود به خواب مي روم
215. اغلب اوقات تعميرات جزئي وسايل منزل را خودم انجام مي دهم
216. اغلب اوقات براي نشستن ترجيح مي دهم راحت ترين محل را انتخاب كنم
217. براي رفع خستگي و كسالت، تغيير دكوراسيون منزل را دوست دارم
218. در بين اطرافيانم، من به صندوقچه اسرار معروف هستم
219. براي دوستي و برقراري روابط با ديگران، خيلي وقتها مرتباً آنها را آزمايش ميكنم
220. اغلب اوقات تعارفات و زبان بازي را نامطلوب و ناپسند مي دانم
221. بازيها و سرگرميهاي علمي و اطلاعات عمومي را دوست دارم و انجام مي دهم
222. معمولاً براي انجام هر كاري، ابتدا مقدمات را كاملاً آماده كرده و بعد شروع ميكنم
223. اصولاً در گفتار و رفتار، اصول مذهبي را اجرا مي كنم
224. معمولاً بطور روزانه، بعضي از حالات جسماني خودم (مثل رنگ صورت، زبان، گلو و مانند آن) را كنترل مي كنم
225. من در بعضي از انجمنها، فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي، عضو بوده و فعال هستم
226. اغلب اوقات نحوه پذيرائي ميزبان را نشان دهنده اندازه توجه و علاقه او به خودم تلقي مي كنم
227. در فواصل مشخصي حمام مي كنم
228. من به وضعيت و تغييرات پوست و صورتم خيلي حساس هستم
229. تماشاي تلويزيون و گوش كردن به موسيقي ومانند آنرا درموقع غذا خوردن دوست دارم
230. تماشاي مسابقات ورزشي از طريق تلويزيون يكي از علائق مهم من است
231. اگر برنامه خواب من بهم بريزد، دچار ناراحتي مي شوم
232. اغلب اوقات از كمك كردن در كارهاي منزل لذت مي برم
233. عضويت و فعاليت در بعضي از فعاليتهاي اجتماعي و فرهنگي را دوست دارم
234. اغلب اوقات مايل نيستم جلوي پاي ديگران بلند شوم
235. هرگونه تغيير در برنامه رفت و آمد را بلافاصه به اطرافيانم اطلاع مي دهم
236. اغلب بدون اطلاع قبلي به ديدار دوستان و اطرافيانم مي روم
237. زمان غذا خوردن من تقريباً منظم و ثابت است
238. طرز صحبت كردن من، اغلب موجب بروز مشكلات و سوء تفاهم مي شود
239. معمولاً براي منظم كردن محل زندگيم وقت زيادي صرف مي كنم
240. معمولاً براحتي، صبح زود بيدار مي شوم
241. از خواندن شعر خيلي لذت مي برم
242. نسبت به طرفداري از تيم مورد علاقه ام تعصب دارم
243. مطالب ورزشي را با علاقه مطالعه مي كنم
244. معمولاً سعي مي كنم طرز كار ابزارها و لوازم مختلف را بشناسم
245. جابجا گذاشتن وسايل و بي نظمي، مرا به شدت ناراحت مي كند
246. از نظر ديگران من در برابر مسايل زندگي، آدم خوش خلق و خوش اخلاقي هستم
247. برنامه خواب من منظم و مشخص است
248. اغلب اوقات وقتي با كسي دچار مشكل مي شوم مدتها از او كناره گيري مي كنم
249. تغيير زمان غذا خوردن، باعث ناراحتي من مي شود
250. اغلب اوقات در مسايل شغلي و اقتصادي، اصول مذهبي را رعايت مي كنم